علی قادری؛ کارشناس سیاسی برنامه دیدگاه: بخشی از گرایش به شیطان‌پرستی به بد ارایه دادن مذهب برمی‌گردد

قبل‌نوشت:

قسمت دوم

اصل‌نوشت:

پس از مرور دلایل شکل‌گیری و پیشینه شیطان‌پرستی، در این بخش از گفت‌وگو با علی قادری، (مدرس دانشگاه، دانش‌جوی دکترای سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و کارشناس سیاسی برنامه دیدگاه) به بررسی شیطان‌پرستی در ایران و نمادهای آن نشستیم.

ظهور شکل و قیافه و اعمالی که انجام می‌دهند از ابتدا شکل گرفت یا به مرور زمان کامل‌تر شد؟

آرام آرام و به مرور زمان. لباس آنتوان لاوی شبیه کشیش‌های کلیساست با کمی تغییر. ولی یک سری علایم خاص دارند مثل همین سیاره پنج‌پری که وسط آن سر بز است و الآن روی گردن‌بند زده می‌شود و در ایران هم هست، در واقع یک نوع برگردان مذهبیون کاتولیک‌ است.

خون خوردن و کشتن دختران جوان که به عنوان هدیه‌ای به شیطان، چیزهایی بود که بعدا اضافه شد. چیزی که در ایران وجود دارد، بیش‌تر مکیدن خون است؛ به عنوان نماد زندگی که به شیطان درونی تقدیم می‌کنند.

البته در ایران ما به آن شدت و حدت نروژ و آمریکا شیطان‌پرستی را نداریم. در واقع یک فرایندی بود که ناقص وارد ایران شد. به خاطر شرایط خاصی که در درون کشور بود، وارد شد اما ناقص. ما همه چیزها را ناقص می‌گیریم. مثلا در مورد رپ و راک هم که کار می‌کنیم می‌بینیم با آنچه در آمریکا هست متفاوت است و می‌شود گفت نوعی ایرانی‌شده‌ آن است.

آماری هم در مورد تعداد شیطان‌پرستان ایرانی داریم؟

رسمی که نه. اما پراکنده چیزهایی مطرح می‌شود. در اصفهان بین 200 تا 500 نفر هستند.

اما چون در لایه‌های پنهان جامعه هستند خیلی نمی‌توان مشخص کرد؛ به خصوص که به عنوان یک بزه اجتماعی مطرح است و بنابراین کسانی که شیطان‌پرست هستند، ترجیح می‌دهند اعلام نکنند.

و بیش‌تر در محافل خصوصی خودشان باشد؟

بله. خصوصا به خاطر همین نمی‌توان درست تخمین زد اما در ایران تقریبا 20 تا 30 هزار نفر تخمین زده شده‌اند.

مشخص است در کدام مناطق بیش‌تر هستند؟

در تهران، اصفهان، استان‌های غربی کشور، در کردها که از همان میتراییسم ایران باستان شکل گرفته‌اند، پایگاهی در عراق دارند که حج‌شان را آن‌جا انجام می‌دهند و به عبارتی بقایای همان میتراییسم است و بیش‌تر سنتی عمل می‌کنند اما شیطان‌پرستی جدید که زاییده جهان مدرن است، با این مدل متفاوت است.

در تهران با توجه به بحث چندفرهنگی بودن و مدرن‌تر شدنش،‌ قابل پیش‌بینی است که این اتفاق بیش‌تر شکل بگیرد اما در شهر اصفهان که به مذهبی بودن شهره است، در نگاه اول کمی عجیب به نظر می‌رسد مگر این‌که وارد لایه‌های دین‌داری‌مان شویم و در آن‌جا دنبال مشکل بگردیم که باعث شود عده‌ای زده شوند. این قضیه را چه‌طور تحلیل می‌کنید؟

صرف مذهبی بودن باعث اشاعه مذهب نمی‌شود. مثل یک ویروس می‌ماند که وارد جامعه می‌شود.

یکی از دلایلی که شیطان‌پرستی رواج پیدا کرد، سرخوردگی‌های اجتماعی بوده. وقتی سرخورده می‌شوند راه مفری می‌خواهند.

منظورتان سرخوردگی به خاطر مذهبی بودن است؟

بخشی از آن به بد ارایه دادن مذهب برمی‌گردد. بخشی به خاطر محدودیت‌های عرفی در جامعه است. بخشی از آن به خاطر بد برخورد کردن‌ها و انتقال بد مذهب است که موجب سرخوردگی می‌شود؛ به خصوص آن‌ها که در بخش‌های تربیتی مشکل دارند، بیش‌تر تاثیر می‌گیرند و از آن طرف هم شیطان‌پرستی عرصه مناسبی برای جذب کردن است.

البته بخشی از دلایل گسترش شیطان‌پرستی، موسیقی بود. آن‌ها که می‌خواهند در ایران افراد را جذب کنند، از موسیقی شروع می‌کنند و از ابتدا نمی‌گویند ما شیطان‌پرستیم!

یک روان‌شناس آمریکایی می‌گوید اگر کسی سه بار به این موسیقی گوش بدهد، افکاری که داری، خالی می‌شود و افکار جدید جایگزین آن می‌شوند.

در حقیقت شنونده را یک شست‌وشوی مغزی می‌دهد. از کیفیت این موسیقی‌ها می‌شود بیش‌تر بگویید؟

موسیقی بسیار تندی است که با وسایل و ابزار موسیقی جدید و موسیقی الکترونیکی اجرا می‌شود. دیالوگ‌های بسیار تند و با غرش دارد. آن‌قدر خشن که بعد از گوش دادن به آن حالت بی‌قراری و خشونت و بی‌حوصلگی برای شخص ایجاد می‌شود.

دیالوگ‌ها محتوای مشخصی دارد؟

بعضی مشخص است و بعضی نه اما کلیت آن نفی دنیا و نابودی و نیستی با مرگ، شیطان را قدرت متعالی می‌دانند.

آقای مرلی مانسون خواننده معروف شیطان‌پرستی است که در آن مباحث پوچی، نابودی، زمان خسته‌کننده است، دنیای پس از مرگی وجود ندارد و پرداختن به مسایل مادی و..

دقیقا در مباحث لاوی هم هست که: بهشت باعظمت و باشکوهی وجود ندارد و جهنمی که در آن گناه‌کاران کباب می‌شوند هم نیست. این‌جا و حال، شکنجه و سختی ماست. حال و این‌جا روز خوشی ماست. این‌جا و حال فرصت ماست. این روز، این ساعت را انتخاب کن که زندگی رهایی‌بخش نیست.

این بیانگر نوعی پوچی است که «فقط به حال بپرداز؛ آینده‌ای وجود ندارد». برای همین مذهب را طرد می‌کنند و می‌گویند: این‌ها اوهامات انسان است و چیزی در آینده و فرای این‌ جهان وجود ندارد.

یکی از اصول شیطان‌پرستی این است که شیطان تمام آنچه را گناه نامیده می‌شود، ارایه می‌دهد چون تمام آن‌ها به یک لذت فیزیکی، روانی و احساسی منجر می‌شود. مبنای آن هم که اطاعت از نفس اماره است.

دلایل گسترش شیطان‌پرستی در ایران چه چیزهایی هستند؟

ما هشت دلیل را بررسی کرده‌ایم. یکی فرهنگ اباحی‌گری که از مباح بودن همه چیز می‌آید. وقتی در یک جامعه آزادی بی‌حد و حصر باشد و این‌که انسان‌ها هیچ محدودیتی در رفتارشان ندارند باعث پیشرفت این موضوع می‌شود. دومی مدگرایی است که عامل مشترکی برای تمامی گروه‌هایی است که گسترش پیدا کرده‌؛ چون این افراد می‌خواهند متفاوت باشند. سوم سرخوردگی‌های اجتماعی که توضیح دادیم. چهارم، تنوع‌طلبی و تجربه فضاهای جدید است. روتین بودن جامعه باعث روگرداندن می‌شود.

توی خود مذهب این قضیه تنوع‌طلبی چه‌قدر جا دارد؟ چه‌قدر اجازه تنوع‌طلبی داریم؟

همین که ما از مرجع تقلید مرده نمی‌توانیم تقلید کنیم یعنی در مسایل دین باید به‌روز باشیم.

پنجم خلا فکری و عقیدتی که در کشور وجود دارد و پاسخ‌گو نبوده‌ایم. ششم این‌که این گروه‌ها سعی کرده‌اند جذاب باشند؛ از طریق موسیقی، روابط دختر و پسر، مهمانی‌های مختلط و این‌جور مسایل.

هفتمین مورد به ضعف نظام آموزشی ما برمی‌گردد؛ صدا و سیما، متولیان فرهنگی و...

هشتم غرب‌گرایی و الگوگیری از غرب است اما ناقص و بدون آگاهی.

به عنوان خاتمه هم مروری بر نمادهای شیطان‌پرستی داشته باشیم.

ستاره پنج‌پر، صلیب وارونه برای مسخره کردن مسیحیت، هم‌چنین نماد سر بز که خدای باروری در مصر باستان بوده و بعدا برای تمسخر مسیح(ع) به کار رفت زیرا در کتاب مقدس آمده است که مسیح چون بره‌ای [کشته شد]، چشم جهان‌بین که روی دلار هم هست و نماد مشترک بین فراماسونرها و شیطان‌پرست‌هاست که نماد شیطان است و در پیش‌گویی‌ها هم از آن استفاده می‌شود. تبر وارونه که نمایان‌گر ضد عدالت است. علایم دیگری مثل 666، f چون ششمین حرف از الفبای انگلیسی است و... نوع لباس و آرایش‌ها و خال‌کوبی که در ظاهر آنان ظهور پیدا می‌کند.

این گروه‌ها در ایران از کجا تقویت مالی می‌شوند؟

بیش‌تر از خارج از کشور حمایت می‌شوند. یادم هست چند سال پیش از خارج کشور یک بودجه سه میلیون دلاری برای حمایت از این گروه‌ها اختصاص دادند.

گفت‌وگو با علی‌ قادری؛ پژوهش‌گر مسایل اجتماعی و سیاسی: شیطان‌پرستی، نتیجه مرگ خدا در زندگی انسان

قبل‌نوشت:

البته آشنایی با موضوع عرفان‌های کاذب،‌ مدت‌هاست جا افتاده است. اما از این تیتر خوشم آمد که البته در روزنامه گویا به صلا‌ح‌دید مزاج مخاطبان، مرگ خدا تبدیل شد به فراموشی خدا! و خب البته مرگ چیز دیگری است فراتر از فراموشی و جنسی متفاوت دارد.

بگذریم. مصاحبه دو قسمت دارد. این قسمت اول است؛ بخش دوم را در پست بعدی می‌آورم ان‌شاءالله.


اصل نوشت:


بشر وقتی از خدا روگردان شد، فکر کرد تازه اول خوش‌حالی اوست؛ حالا دیگر می‌تواند برای خودش برود و بگردد و خوش باشد و به هوای نفس خودش تا می‌تواند گوش بدهد. اصلا از هرچه او را به بالا وصل می‌کند، خود را جدا کند. اما برای انسان جدید، مگر جز این است که هرچه هست روی زمین است و آسمانی برای بالا رفتن نیست؟!
در دنیای خوش‌حال بدون خدایش رفت و رفت و رفت تا این‌که دید «نه، این‌طور نمی‌شود»! انگار چیزی کم دارد. جایی که از لحاظ روحی او را تامین کند. مکتبی که بر طبق آداب آن به لذت‌خواهی بپردازد. خدای موسی و عیسی و محمد هم که برایش دست و پاگیر است. باید خودش خدایی دست و پا می‌کرد؛ حتی اگر باید جای خدا می‌نشست. این‌کار را کرد و عرفان‌های کاذب، یکی‌یکی آمدند و هر روز بیش‌تر از دیروز، نفس اماره‌شان را ذوق‌زده کردند! آن‌قدر که خدای‌شان شد و شیطان‌پرست شدند! اما دقیقا چه شد؟!
«علی قادری» دانش‌جوی دکترای سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم است که در آسیب‌شناسی جریان شیطان پرستی با ایشان به گفت‌وگو نشستیم. اگر اهل تلویزیون باشید، او را به عنوان کارشناس سیاسی در برنامه دیدگاه (شبکه اصفهان) دیده‌اید. حتی اگر اهل کتاب خواندن باشید و گذرتان به کتاب «شکاف نسل‌ها» افتاده باشد، با قلم او همراه شده‌اید؛ هم‌چنین اگر اهل مقالات علمی باشید.
در این بخش از مصاحبه به ریشه‌یابی جریان شیطان‌پرستی می‌پردازیم و در بخش دوم، به شیطان‌پرستی در ایران و نمادهای آن خواهیم پرداخت.


بحث عرفان‌های کاذب از کجا شروع می‌شود؟

تاریخ عرفان کاذب به تاریخ بشر برمی‌گردد. از زمانی که بشر شکل گرفت و دین وارد عرصه زندگی انسان شد، عرفان‌های کاذب هم به عنوان یکی از پارامترها کنار دین شکل گرفت. مثلا زمانی که هابیل و قابیل در روبروی هم ایستادند، خیر و شر مقایبل هم قرار گرفتند و بنابراین می‌توانیم بگوییم به تاریخ بشر برمی‌گردد.
با پیشرفت و توسعه بشر و پیچیده شدن زندگی بشر و بیش‌تر شدن مشکلات انسان‌ها با توجه به پیشرفت تکنولوژی، در نتیجه تمایل انسان‌ها به عرفان‌های کاذب هم بیش‌تر می‌شود. به خصوص در جهان پست مدرن که انسان‌ها دیگر جایگزینی برای مذهب در نظر نگرفته‌اند و جایگزین‌ها هم نتوانسته انسان را به سرمنزل مقصود برساند، در نتیجه عرفان‌های کاذب جایگزین شده است. در حقیقت می‌توان گفت: نوعی حاکمیت نفس به جای خدا است. 

حاکمیت نفس به عبارتی حاکمیت شیطان است و یکی از این عرفان‌های کاذب، شیطان‌پرستی؛ می‌توانیم تمرکز بحث را بگذاریم روی شیطان‌پرستی.

بله. یکی از این‌ حوزه‌ها شیطان‌پرستی است و ما در آموزه‌ها داریم: «شیطان کسی بود که از درگاه خداوند رانده شد» و در واقع مقاومتی در برابر خواست خدا کرد. در واقع استارت شیطان‌پرستی همین‌جاست که ما قدرتی داریم که در برابر خواست خدا می‌تواند بایستد و حتی باعث پیروز شدن این شیطان می‌شود.
شیطان‌پرستی به طور کلی ارمغان و نتیجه تمدن جهان غرب است و اوج رذالت انسان در دنیای فرامدرن است و ارمغان تکنولوژی بدون ایمان و نتیجه مرگ خداست در زندگی انسان. 

به عبارتی این اتفاق از خود دنیای مدرن و انسان‌محوری دنیای مدرن شروع می‌شود؟

در واقع مبنا از همان خودمحوری دنیای جدید است. شیطان‌پرستان جدید نفس خودشان را مبنا قرار می‌دهند و این خودپرستی مبنای آن است و این خودپرستی همان مبنای دنیای جدید است.
قبلا هم در تمدن باستان وجود داشته؛ اما فقط در مقابل خدا بودن. الآن همان اومانیسم است که در حقیقت وجه دیگری از لیبرالیسم است که وقتی خدا را حذف کرد، انسان جایگزین شد و چون وجه تمایلات نفسانی انسان بیش‌تر است، گرایش به شیطان‌پرستی هم بیش‌تر شد.
سنت شیطان‌پرستی را در اندیشه‌های یهودیان می‌بینیم که شیطان مقابل خدا می‌ایستد و حتی بعضی‌ وقت‌ها می‌تواند پیروز شود.

آیا در ایران باستان هم شاهد رگه‌هایی از شیطان‌پرستی هستیم؟ در طرف‌های کردنشین گویا گروه‌هایی هم‌چنان باقی هستند.

در میتراییسم ایران باستان یک دوگانگی داریم. آن‌ها می‌گویند خدا منزه است از این که تاریکی بیافریند در نتیجه یک خدای تاریکی هم دارند. جریانی کنار خدای خیر هست و خیر و شر را کنار هم می‌گذارند. در مقابل خدای خیر و خدای شر وجود دارد.

یعنی ورژن ایرانی‌شده را در میتراییسم می‌توان یافت؟

بعد میتراییسم با زرتشیت تلفیق شد که در کنار خدای نور خدای تاریکی هم هست که حالت منحرف‌شده زرتشیت است.
از دلایل دیگر شیطان‌پرستی این بحث است که اگر انسان خداپرست بشود، مجبور است بایدها و نبایدهایی را اجرا کند؛ حرام، مستحب و حلال و... داریم اما در شیطان‌پرستی هرچیزی می‌تواند وجود داشته باشد و این باعث جذابیت می‌شود برای شیطان‌پرستی. برای کسانی که نمی‌خواهند در قید و بندهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی و... واقع شوند، راه مفری می‌خواهند.
در شیطان‌پرستی، متاسفانه، قتل و کشتار بی‌رحمانه، تجاوز به عنف، شهوت‌رانی و... هست که دلیل هم دارد. چون نفس انسان شیطان است برای این‌که به آرامش برسد، نیازمند روابط جنسی در حد افراطی است.
این اتفاق نوعی انقلاب علیه مذهب مسیحیت بود. در مسیحیت هرچه داریم، در شیطان‌پرستی برعکسش را داریم. مثلا اگر در مسیحیت اشاعه ربانی داریم، در شیطان‌پرستی black mass داریم. 

یعنی دین مسیحیت برای‌شان خیلی محدودکننده بود؟

بله. در واقع فرآیندی را علیه مسیحیت ایجاد کردند تا  مسیحیت را زمین بزنند. مسیحیت انجیل دارد، آقای آنتوان لاوی satanic bible دارد.
حالا چرا Satanism؟ چرا evil نه؟ سیتن یا ساتان، الهه شر و تاریکی در یونان باستان و بابل بوده. در واقع از آن نماد تاریکی می‌آيد.
در این شیطان‌پرستی، ریختن خون هم وجود دارد بر ضد مسیحیتی که در اشاعه ربانی آن شراب می‌نوشند! همیشه هم عکس مسیح را به صورت اسکلت در می‌آورند چون کاملا بر ضد مسیحیت هستند.

این جریان بر ضد کدام‌یک از گروه‌های مسیحی شکل گرفت؟ بر ضد مسیحیت اصلی یا تحریف شده؟

بیش‌تر بر ضد مسیحیت کاتولیک بود. چیزی که دچار تحریفات شد، پروتستانیسم بود که نوعی یهودیت را باز می‌کند و نوع یهودی شده مسیحیت است.
در قدیمی‌ترین فلسفه‌های بشری هم نمادهایی از خیر و شر می‌بینیم. جادوگران نمادهایی از یاران شیطان هستند. اما شیطان‌پرستی جدید از انگلستان نشات می‌گیرد مثل فراماسونری، صهیونیسم و خیلی از چیزهای دیگر.
شیطان‌پرستی جدید، شیطان را خارج از وجود انسان نمی‌داند و خود نفس انسان را شیطان می‌داند و مساوی با دعوت شیطان درونی می‌داند که با اعمال جنسی معادل می‌داند به خاطر همین این‌ها را جزو گروه‌های شهوت‌پرست می‌دانیم.

بنیان‌گذار شیطان‌پرستی جدید چه کسی بود؟

بنیان‌گذار رسمی شیطان‌پرستی در دنیا، آنتوان لاوی است که در 11 آوریل 1930 در شهر شیکاگو به دنیا می‌آید. در آوریل 1966 بنیان‌گذاری کلیسای شیطان را مطرح می‌کند و همان سال را عهد شیطان می‌نامد. در 1969 انجیل شیطانی را به عنوان کتاب مقدس شیطان‌پرستی را چاپ می‌کند و در 1972 هم کتاب آیین پرستش شیطان‌پرستی او چاپ می‌شود. در آن افکار و اندیشه‌های شیطان‌پرستی را گسترش می‌دهد و آن را گسترش می‌بخشد. الآن بیش‌تر کتاب‌های لاوی را برای دیدگاه‌ها و اندیشه‌های خودشان استفاده می‌کنند.