لابه‌لای پستوها

مناسب مجلس نبود

گذاشتمش

پشت پرده، پرده، پرده


[حالا]

پستو،‌ پستو...

نه! پیدایش نمی‌کنم!

خدای مرا ندیدید؟!

خدا نخواهد..

از قیافه افتادم؛

دندانم که افتاد!


رویا

صادقه بود:


من مدرن شدم،

خدایم مُرد

گفت‌وگو با علی‌ قادری؛ پژوهش‌گر مسایل اجتماعی و سیاسی: شیطان‌پرستی، نتیجه مرگ خدا در زندگی انسان

قبل‌نوشت:

البته آشنایی با موضوع عرفان‌های کاذب،‌ مدت‌هاست جا افتاده است. اما از این تیتر خوشم آمد که البته در روزنامه گویا به صلا‌ح‌دید مزاج مخاطبان، مرگ خدا تبدیل شد به فراموشی خدا! و خب البته مرگ چیز دیگری است فراتر از فراموشی و جنسی متفاوت دارد.

بگذریم. مصاحبه دو قسمت دارد. این قسمت اول است؛ بخش دوم را در پست بعدی می‌آورم ان‌شاءالله.


اصل نوشت:


بشر وقتی از خدا روگردان شد، فکر کرد تازه اول خوش‌حالی اوست؛ حالا دیگر می‌تواند برای خودش برود و بگردد و خوش باشد و به هوای نفس خودش تا می‌تواند گوش بدهد. اصلا از هرچه او را به بالا وصل می‌کند، خود را جدا کند. اما برای انسان جدید، مگر جز این است که هرچه هست روی زمین است و آسمانی برای بالا رفتن نیست؟!
در دنیای خوش‌حال بدون خدایش رفت و رفت و رفت تا این‌که دید «نه، این‌طور نمی‌شود»! انگار چیزی کم دارد. جایی که از لحاظ روحی او را تامین کند. مکتبی که بر طبق آداب آن به لذت‌خواهی بپردازد. خدای موسی و عیسی و محمد هم که برایش دست و پاگیر است. باید خودش خدایی دست و پا می‌کرد؛ حتی اگر باید جای خدا می‌نشست. این‌کار را کرد و عرفان‌های کاذب، یکی‌یکی آمدند و هر روز بیش‌تر از دیروز، نفس اماره‌شان را ذوق‌زده کردند! آن‌قدر که خدای‌شان شد و شیطان‌پرست شدند! اما دقیقا چه شد؟!
«علی قادری» دانش‌جوی دکترای سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم است که در آسیب‌شناسی جریان شیطان پرستی با ایشان به گفت‌وگو نشستیم. اگر اهل تلویزیون باشید، او را به عنوان کارشناس سیاسی در برنامه دیدگاه (شبکه اصفهان) دیده‌اید. حتی اگر اهل کتاب خواندن باشید و گذرتان به کتاب «شکاف نسل‌ها» افتاده باشد، با قلم او همراه شده‌اید؛ هم‌چنین اگر اهل مقالات علمی باشید.
در این بخش از مصاحبه به ریشه‌یابی جریان شیطان‌پرستی می‌پردازیم و در بخش دوم، به شیطان‌پرستی در ایران و نمادهای آن خواهیم پرداخت.


بحث عرفان‌های کاذب از کجا شروع می‌شود؟

تاریخ عرفان کاذب به تاریخ بشر برمی‌گردد. از زمانی که بشر شکل گرفت و دین وارد عرصه زندگی انسان شد، عرفان‌های کاذب هم به عنوان یکی از پارامترها کنار دین شکل گرفت. مثلا زمانی که هابیل و قابیل در روبروی هم ایستادند، خیر و شر مقایبل هم قرار گرفتند و بنابراین می‌توانیم بگوییم به تاریخ بشر برمی‌گردد.
با پیشرفت و توسعه بشر و پیچیده شدن زندگی بشر و بیش‌تر شدن مشکلات انسان‌ها با توجه به پیشرفت تکنولوژی، در نتیجه تمایل انسان‌ها به عرفان‌های کاذب هم بیش‌تر می‌شود. به خصوص در جهان پست مدرن که انسان‌ها دیگر جایگزینی برای مذهب در نظر نگرفته‌اند و جایگزین‌ها هم نتوانسته انسان را به سرمنزل مقصود برساند، در نتیجه عرفان‌های کاذب جایگزین شده است. در حقیقت می‌توان گفت: نوعی حاکمیت نفس به جای خدا است. 

حاکمیت نفس به عبارتی حاکمیت شیطان است و یکی از این عرفان‌های کاذب، شیطان‌پرستی؛ می‌توانیم تمرکز بحث را بگذاریم روی شیطان‌پرستی.

بله. یکی از این‌ حوزه‌ها شیطان‌پرستی است و ما در آموزه‌ها داریم: «شیطان کسی بود که از درگاه خداوند رانده شد» و در واقع مقاومتی در برابر خواست خدا کرد. در واقع استارت شیطان‌پرستی همین‌جاست که ما قدرتی داریم که در برابر خواست خدا می‌تواند بایستد و حتی باعث پیروز شدن این شیطان می‌شود.
شیطان‌پرستی به طور کلی ارمغان و نتیجه تمدن جهان غرب است و اوج رذالت انسان در دنیای فرامدرن است و ارمغان تکنولوژی بدون ایمان و نتیجه مرگ خداست در زندگی انسان. 

به عبارتی این اتفاق از خود دنیای مدرن و انسان‌محوری دنیای مدرن شروع می‌شود؟

در واقع مبنا از همان خودمحوری دنیای جدید است. شیطان‌پرستان جدید نفس خودشان را مبنا قرار می‌دهند و این خودپرستی مبنای آن است و این خودپرستی همان مبنای دنیای جدید است.
قبلا هم در تمدن باستان وجود داشته؛ اما فقط در مقابل خدا بودن. الآن همان اومانیسم است که در حقیقت وجه دیگری از لیبرالیسم است که وقتی خدا را حذف کرد، انسان جایگزین شد و چون وجه تمایلات نفسانی انسان بیش‌تر است، گرایش به شیطان‌پرستی هم بیش‌تر شد.
سنت شیطان‌پرستی را در اندیشه‌های یهودیان می‌بینیم که شیطان مقابل خدا می‌ایستد و حتی بعضی‌ وقت‌ها می‌تواند پیروز شود.

آیا در ایران باستان هم شاهد رگه‌هایی از شیطان‌پرستی هستیم؟ در طرف‌های کردنشین گویا گروه‌هایی هم‌چنان باقی هستند.

در میتراییسم ایران باستان یک دوگانگی داریم. آن‌ها می‌گویند خدا منزه است از این که تاریکی بیافریند در نتیجه یک خدای تاریکی هم دارند. جریانی کنار خدای خیر هست و خیر و شر را کنار هم می‌گذارند. در مقابل خدای خیر و خدای شر وجود دارد.

یعنی ورژن ایرانی‌شده را در میتراییسم می‌توان یافت؟

بعد میتراییسم با زرتشیت تلفیق شد که در کنار خدای نور خدای تاریکی هم هست که حالت منحرف‌شده زرتشیت است.
از دلایل دیگر شیطان‌پرستی این بحث است که اگر انسان خداپرست بشود، مجبور است بایدها و نبایدهایی را اجرا کند؛ حرام، مستحب و حلال و... داریم اما در شیطان‌پرستی هرچیزی می‌تواند وجود داشته باشد و این باعث جذابیت می‌شود برای شیطان‌پرستی. برای کسانی که نمی‌خواهند در قید و بندهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی و... واقع شوند، راه مفری می‌خواهند.
در شیطان‌پرستی، متاسفانه، قتل و کشتار بی‌رحمانه، تجاوز به عنف، شهوت‌رانی و... هست که دلیل هم دارد. چون نفس انسان شیطان است برای این‌که به آرامش برسد، نیازمند روابط جنسی در حد افراطی است.
این اتفاق نوعی انقلاب علیه مذهب مسیحیت بود. در مسیحیت هرچه داریم، در شیطان‌پرستی برعکسش را داریم. مثلا اگر در مسیحیت اشاعه ربانی داریم، در شیطان‌پرستی black mass داریم. 

یعنی دین مسیحیت برای‌شان خیلی محدودکننده بود؟

بله. در واقع فرآیندی را علیه مسیحیت ایجاد کردند تا  مسیحیت را زمین بزنند. مسیحیت انجیل دارد، آقای آنتوان لاوی satanic bible دارد.
حالا چرا Satanism؟ چرا evil نه؟ سیتن یا ساتان، الهه شر و تاریکی در یونان باستان و بابل بوده. در واقع از آن نماد تاریکی می‌آيد.
در این شیطان‌پرستی، ریختن خون هم وجود دارد بر ضد مسیحیتی که در اشاعه ربانی آن شراب می‌نوشند! همیشه هم عکس مسیح را به صورت اسکلت در می‌آورند چون کاملا بر ضد مسیحیت هستند.

این جریان بر ضد کدام‌یک از گروه‌های مسیحی شکل گرفت؟ بر ضد مسیحیت اصلی یا تحریف شده؟

بیش‌تر بر ضد مسیحیت کاتولیک بود. چیزی که دچار تحریفات شد، پروتستانیسم بود که نوعی یهودیت را باز می‌کند و نوع یهودی شده مسیحیت است.
در قدیمی‌ترین فلسفه‌های بشری هم نمادهایی از خیر و شر می‌بینیم. جادوگران نمادهایی از یاران شیطان هستند. اما شیطان‌پرستی جدید از انگلستان نشات می‌گیرد مثل فراماسونری، صهیونیسم و خیلی از چیزهای دیگر.
شیطان‌پرستی جدید، شیطان را خارج از وجود انسان نمی‌داند و خود نفس انسان را شیطان می‌داند و مساوی با دعوت شیطان درونی می‌داند که با اعمال جنسی معادل می‌داند به خاطر همین این‌ها را جزو گروه‌های شهوت‌پرست می‌دانیم.

بنیان‌گذار شیطان‌پرستی جدید چه کسی بود؟

بنیان‌گذار رسمی شیطان‌پرستی در دنیا، آنتوان لاوی است که در 11 آوریل 1930 در شهر شیکاگو به دنیا می‌آید. در آوریل 1966 بنیان‌گذاری کلیسای شیطان را مطرح می‌کند و همان سال را عهد شیطان می‌نامد. در 1969 انجیل شیطانی را به عنوان کتاب مقدس شیطان‌پرستی را چاپ می‌کند و در 1972 هم کتاب آیین پرستش شیطان‌پرستی او چاپ می‌شود. در آن افکار و اندیشه‌های شیطان‌پرستی را گسترش می‌دهد و آن را گسترش می‌بخشد. الآن بیش‌تر کتاب‌های لاوی را برای دیدگاه‌ها و اندیشه‌های خودشان استفاده می‌کنند.