قبلنوشت:گزارش مربوط به دو هفته پیش است ولی نبودم و فرصت آپ کردن نداشتم.
اصلنوشت:
نادر
طالبزاده نقش رسانهها در جنگ 33 روزه را در نشستی با عنوان «قرار ایستادگی»
بررسی کرد.
این
کارگردان سینما در سلسله نشستهایی که به همت گردان فرهنگی سلمان(دارالولایه) و به
پاس 33 روز ایستادگی حزبالله لبنان برگزار شد، سخن خود را با رو به اتمام بودن
غرب آغاز میکند و میگوید: غرب با تمام ابهتش، یک بمب است که دارد به انتها میرسد
و طلیعهای که برای ما در سال 57 به وجود آمد و روشن شد، حالا دارد برای مناطق
دیگر روشن میشود. این که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «صدای اینجا به غرب میرسد»،
چون قرار است که برسد؛ چیز دیگری نیست که عرض اندام کند. و اینکه خداوند برای اینها
چه کمینی دارد؛ برای فشاری که میآورند و نوری که میخواهند خاموش کنند و بحمدالله
خاموششدنی نیست.
روایت
جنگ 33 روزه از شاهد عینی رسانههای آمریکا و اسراییل
نادر
طالبزاده یک ماه قبل از جنگ 33 روزه برای ساخت مستندی به آمریکا میرود و جنایات
اسراییل و مقاومت حزبالله را از داخل آمریکا رصد میکند و در سخنرانیاش گزارشی از
وضع تبلیغاتی آمریکا در مورد جنگ 33 روزه میدهد. میگوید: یکی از اتفاقات خیلی
عجیب، تبلیغات آمریکا در 5 روز اول جنگ، این بود که حزبالله آموزشدیده سپاه
پاسداران ایران است. از طرفی در پنج روز اول تانکهای مرکاوا را میآوردند داخل
لبنان و خیلی به پیروزی عظیم امید داشتند.
وارد
دهه دوم که شدند، با تبلیغات خیلی وسیع و معرفی تاریک از حزبالله و ایران،
تبلیغات را ادامه دادند. اسراییل بعد از ده روز رسید به اولین شهرک لبنان (بنت
جبیل)، اما دیدند هرچه تلاش میکنند نمیتوانند از آن رد شوند ولی صدایش را
درنیاوردند. در همین هنگام یک روزنامهنگار خوب آمریکایی به نام سیمور هرش افشاگری
پر سر و صدایی کرد. او اعلام کرد که آمریکا از قبل، همهچیز را آماده کرده بود و
اسراییل از شش ماه قبل آماده جنگ بود.
چند
روزی میگذرد و روز دوازدهم، سیزدهم، شبکه تاریخ آمریکا فیلمی پخش میکند که حداقل
از شش ماه پیش از آن درست شده بود. عنوان این فیلم بود: (times) end
of days؛ آخر الزمان.
خود موضوع آخرالزمان.
طالبزاده
این جنگ را باعث یک بیداری در جهان غرب میداند که به آن واسطه فهمیدند اتفاق خاصی
افتاده وگرنه چهطور میشود چهار، پنج هزار نفر نیرو، یکی از قویترین ارتشهای
دنیا را زمین بزند؟ او او در روایت روز بیستم جنگ روایت میکند: روز بیستم جنگ
متوجه شدند به هیچ وجه نمیتوانند جلو بروند. تصمیم گرفتند جنگ را تمام کنند و
رفتند سمت آتشبس. مقالات آنها از فرار سربازان اسراییلی از صحنه مثل دخترهایی که
از چیزی میترسند، میگفت؛ این که حزبالله از همهجا مثل ارواح میآید بیرون؛ سرپیچی
از فرماندهان و... اینجا بود که غرب برای اولین بار طعم جنگ با حزبالله را چشید.
روز بیستوچهارم و بیستوپنجم، قطعی شده بود که باید آتشبس شود.
کارگردان
بشارت منجی، دلیل پرداختن به جنگ 33 روزه را بررسی امروز اوضاع ذکر میکند و جنگ
33 روزه را مقدمهای برای جنگ امروز میداند. او معتقد است: غرب با تمام وجود به
دنبال مهار کردن انقلاب اسلامی است. تمام هدف آمریکا برای حمله به حزبالله، ایران
بود.
روایت
جنگ 33 روزه از شاهد عینی حاضر در جنگ
محمدرضا
محمدی نژاد از دوستان نادر طالبزاده است که طالبزاده او را یک طراح خوب
استراتژیک تبلیغاتی و از نیروهای فکری برنامه راز معرفی میکند. محمدینژاد در
لبنان زندگی میکرده و در زمان جنگ، خود او و دوربینش اتفاقات را رصد کردهاند و
در این نشست به عنوان شاهدی عینی در جریان جنگ 33 روزه حضور دارد. در این مورد میگوید:
من این را بیشتر فرصت نابی میدیدم که در زندگیام برای تجربه کردن پیش آمده و
برای محک زدن تواناییهای روحی. این معیار و محک خوبی بود که خداوند به من فرصت
داد تا در فرصت زمانی فشرده، حجم بسیار بسیار گستردهای از تحولات را ببینم.
رو
میکند به نادر طالبزاده و میگوید: من در آن زمان حتی میترسیدم برای شما یک
ایمیل بزنم! چون میدانستم همهچیز تحت کنترل است و ممکن بود برایتان مشکلساز
شود.
شکست
پنجمین ارتش بزرگ دنیا از دوسههزار نیروی «آموزشدیده باایمان»
محمدی
نژاد از جنگ 33 روزه به عنوان اتفاق مفصلی یاد میکند که خیلی از معیارها را عوض
کرد؛ الآن میگویند: خاورمیانه قبل از جنگ 33 روزه، خاورمیانه بعد از جنگ 33 روزه.
آن جنگ اولین باری بود که آنها طعم مبارزه با یک مجاهد حزباللهی را چشیدند و ما
برای اولین بار طعم پیروزی خارج از خاک خودمان را دیدیم و عربهای منطقه که اسراییل
آنها را برای دههها تحقیر کرده بود و عنوان شکستناپذیری را شعار خود کرده بود،
دید که این لوگو دیگر کار نمیکند! لشکری که سوریه و مصر را با هم شکست داده بود،
در مقابل دو سه هزارتا نیروی آموزشدیده باایمان نتوانست دوام بیاورد!
حساب
ایمان حزبالله را نمیکنند
محمدرضا
محمدینژاد معتقد است در تحلیلها باید معیار مادی را کنار بگذاریم و با افزایش
آگاهی و دانش و رسیدن به تحلیل، نقش خود را از یک شاهد کور و منفعل خارج کنیم تا
بتوانیم دست دشمن را بخوانیم و برای جامعه ما تیپ حزباللهی تحصیلکرده و مومن که
به این تحلیل برسند، خیلی به درد میخورد.
«اگر
اعتقاد به خدا داشته باشید، دیگر هیچکس نمیتواند در برابر شما بایستد»؛ این جمله
چیزی است که میگوید من به عینه در آنجا دیدم و ادامه میدهد: نشستهاند حساب میکنند
حزبالله چهقدر سلاح دارد، چهقدر مهمات دارد اما حساب این را نمیکنند پشت سلاحهای
او چهقدر ایمان هست که قدرت ویرانگری آنها(دشمن) را دارد؛ که هیچ چیز جلوی آن
را نخواهد گرفت. [نفهمیدهاند که] با سپر موشکی نمیتوان جلوی ایمان را گرفت.
مردم
برای اولین بار کلمه حزبالله را شنیدند
نادر
طالبزاده در اینجا اشاره میکند که در جنگ 33 روزه، مردم دنیا برای اولین بار
کلمه حزبالله را شنیدند. القاعده شنیده بودند اما حزبالله لبنان به عنوان یک
پدیده مطرح نشده بود. یکی از سوالها این بود که اینها که هستند؟ و همان ابتدای
جنگ بسیاری از سرهنگهای ارتش دنیا را آوردند و کلی مصاحبه انجام دادند که چهطور
میشود ارتشی که تا حالا کاری نکرده، اینطور قوی جلوه کند.
برای
یک فیلم مستند حتی در ایستگاههای اتوبوس هم تبلیغات زدند. مشخص است که دارند کار
جدی میکنند اما تمام خوابها و آرزوهایشان نقش بر آب شد. یعنی هیچ چیز درست از
آب درنیامد و این نشان میدهد نقش خدای متعال چیست.
باید
برای حماقتهای دشمن پادزهر داشته باشیم
محمدی
نژاد میگوید: امروز اگر بخواهند ذهن مردم آمریکا را برای جنگ دیگری آماده کنند،
باز هم از همان تکنیکها استفاده میکنند؛ از ابزاری مثل همین فیلمها. امروز اگر بخواهند
حماقتی کنند و علیه ایران اقدامی انجام دهند، ما باید برایش پادزهر داشته باشیم
چون فرمول ساختش دست ماست و برای اینکار باید رسانه ما این آگاهی را برای عکسالعمل
داشته باشد. این نکته مهمترین نتیجهگیری بحث ماست اینکه ما باید خودمان را
برای وقایعی که نمیتوانیم تصورش را بکنیم، آماده کنیم؛ برای حماقت دشمن باید
خودمان را آماده کنیم، برای مکر دشمن! و هرکس روی تواناییهایی که دارد، باید کار
کند.
همان
نوری که نمیتوانند خاموش کنند
نادر
طالبزاده در پایان سخن خود به رشد روشنفکران عدالتخواه و وجود بیش از صد کتاب
درباره ایران اشاره میکند که این وضع نابرابر در قبال ایران را میبینند و این را
از برکات مقابله یهود برای مهار کردن انقلاب اسلامی میداند.
(چاپ در اصفهان زیبا)